نوشته: ط.ا.ح

آزادی را به دار زده اند!
من به پرواز پرنده مشکوکم
نکند باز زمین گیر بشود،
لانه اش، باز اسیر غم شب گیر بشود
من به شیری که غرید، نفسش چون تن بیمار و پریشش لرزید،
مشکوکم
نکند باز به زندان برود،
امید خسته دلان بر سر سندان برود

من به پایه های دار که افتاده به بازار مشکوکم،
نکند پایه منبر باشد و سکوت غم بی سر باشد

من به ظرفیت ایمان، به دل باوجدان مشکوکم، نکند باز به قربانی هابیل برود،
تبری از جنس تبیین ببرد
من به چوپان رهاورد، به تن خسته بی درد  مشکوکم
نکند حیله گرگی باشد
که برد بره بیجان
و کند پوستش کاه دان
من به شادی دم عید،
به لباس های سپید
به هبوطی در هیچ،
مشکوکم
نکند نای نفس گیر شود،
در غم بچه، جوان پیر شود
من بد مستی معتاد،
به حال دل ناشاد،
مشکوکم
نکند ناصح به قماری باشد،
عملش بار ملامت به گناهی باشد
من مشکوکم!
که چرا زار و پریشیم کنون
ناخداگاه به دام غم جانکاه، فتادیم کنون
باورت هست چرا در پی عشقی بودیم
بر طرب های جوانی سفر عیش نمودیم
وطنی بود و وطندار !
هنوزم هست؟
مزه سفره آن یار، هنوزم هست؟
دل بیغم، نفس عشق، سکوت رقص، هنوزم هست؟
شعر با کثرت تکرار، موسیقی، هم نوای یار، هنوزم هست؟
مگرم نیست کنون!
که وطن بیمار است
که دل تب دار مریضم، بخدا زار است!
ای که امید فکندی به شررهای عمیق!
دیده ات کو؟ که ققنوس به زنجیر شده است
آزادی مصلوب و جاهل به تقدیر شده است نفسم!
های! نفس نیست کنون، لمحه درد است و عذابی که کرده است جنون
به تب و تاب بیایید که به تلقین آییم
به قسم ها، به بازار اکابر برویم
های! بیاریم از آن جا رجاهای فراوان،
که به قیمت ارزان
هم تبار رستم،
هم رزم آرش،
همراه دو یعقوب،
دلیری و عیاری، رسم جوانی آریم
به بد حالی جاهل، نکند خفته شویم
به دل نا دل دشمن که مبادا، سرافکنده شویم
گر فنا رفت کنون نیست زمانی مقرون
چه عجب! ای دل غافل که جهان است فسون
همه مکاره،
همه دغل باز،
همه آفت و شر، ساز شده است
سهم ما، سادگی و باور ایهام شده است
گرچه دیریست که ققنوس به زنجیر شده است آزادی مصلوب تیرهای بی مفهوم شده است
با چنین حال و چنین سال
اگرت هست امیدی، در پس تاریک زمان
به یقینی مرده در تاب
به زائوی بنشسته در خاک
بی محابا سفر آغاز کن
در دل طوفانی شب،
رهروی را، تو ز سر ساز بکن
که من ایمان دارم،
به عصیانی،
از جنس آزادی
از جنس رهایی!!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *