آغاز گفتمان حق تعیین سرنوشت؛ پایان پروژه پشتونیسم
نوشته: دکتر محمد باختریان
روزیکه؛ کابل پایتخت جغرافیای جعلی بنام افغانستان توسط امریکا، پاکستان و یاران داخلی آنها به سربازان نیابتی شان یعنی طالبان تسلیم داده شد. از همان روز ایده ” حق تعیین سرنوشت اقوام پارسی زبان در سرزمین باختریان” شکل گرفت.
جان گپ دراین گفتمان بیانگرنکته مهم است که همزیستی با پشتون / پشتونیسم/ افغان/ افغانیسم تحت نام افغانستان پیام آور ذلت، بدویت، عقبماندگی و بردگی برای اقوام پارسی زبان و اقوام متحد آنها میباشد. برای رهایی باید دولت مستقل پارسی زبان با اقوام متحد آنان به اساس گفتمان حق تعیین سرنوشت که یک ایده فردی، ملی و بین المللی است، شکل بگیرد.
ممکن کسی بگوید این گفتمان ناممکن است، اما تاریخ معاصر جهان نشان داده است که ممکن است. شکل گیری کشورهای جدید در حوزه بالکان، کشورجدید سودان جنوبی، تشکیل حکومت خودمختار در کردستان عراق، این ایده را در ذهن هر آزادهای بارور می سازد که تشکیل کشور مستقل پارسی زبان بسیار هم ممکن و عملی است.
باید بدانیم اگر تشکیل کشور مستقل پارسی زبان ناممکن است، نظام غیرمتمرکز و فدرالی ، نیز امکان شکل گیری ندارد.
چراکه زیستن در چارچوب نام “افغانستان” که یک نام جعلی استعماری و استبدادی است، سراسر ذلت است، چرا؟
- این نام اسطوره های پشتونی، سامی یهودی را در ذهن شما تداعی می کند و با آن باید زندگی کنید.
- این نام اسطوره های سامی عربی را در حافظه پیشاتاریخی شما تزریق می کند، تمام عمر و نسل به نسل با آن باید زندگی کنید.
- این نام قهرمان های جعلی مانند امیر کرور و پیغله ملالی را در حافظه تاریخی معاصر شما جایگزین می سازد، باید با آن زندگی کنید.
- این نام غدارترین انسان ها مانند احمدخان، عبدالرحمن خان، نادرخان و داود خان را به عنوان بابا ها بر شما تحمیل می کند.
- این نام اصول فرهنگی بدوی پشتونوالی را بر شما تحمیل می کند، در همه عرصه های فردی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی با آن خواهید بود.
- این نام آرمان سیاسی تشکیل پشتونستان بزرگ “لر او بر پشتونستان” را بر شما تحمیل می کند و باید با آن زندگی کنید.
- این نام همیشه شهروند درجه دو و درجه سه بودن را بر شما تحمیل می کند. تحت این نام همیشه مهاجر و بیگانه اطلاق می شوی.
- این نام تبعیض قومی، زبانی و سمتی را بر شما تحمیل می کند و هیچگاه از این تبعیض رهایی پیدا نمی کنید.
- زندگی زیر چتر نام جعلی افغانستان ، شما را وارد حوزه قرائت افراطی پشتونیسم دیوبندی و سلفیسم دیوبندی می کند که نتیجه آن انتحار، انفجار و ویرانگری است.
- Ø زندگی زیر نام جعلی افغانستان – شما را در عمیق ترین بحران هویت می برد که هیچگاه خود و خانواده ، قوم، همزبانان تان از آن رهایی پیدا کرده نمی توانید.
امروز که دوباه شاهد آغاز پروژه امیرعبدالرحمن خانی در قرن بیست و یکم توسط طالبان هستم، در برابر آن باید پادگفتمان “حق تعیین سرنوشت پارسی زبانان” ایجاد شود.
هرچند که مبارزهای طولانی و جانکاه ولو به اندازه یک قرن، نیز باشد. باید در قرن بیست و یکم میلادی و قرن پانزدهم خورشیدی دولت مستقل پارسی زبانان شکل بگیرد.
زیست سیاسی برای پارسی زبانان با این همه سابقه اسطورهای و تاریخی و با این همه دستاورد علمی، ادبی و سیاسی در چارچوب افغانستان و افغانیسم، شرم و ننگ بزرگ است و جهان بر ما و حال و روز ما می خندند.
چگونه است که بدویان به خود جرئت تشکیل کشور پشتونستان بزرگ و اتحاد لر او بر پشتونستان را می دهند، اما پارسی زبانان متمدن و با فرهنگ، با خود کوچک بینی و سرکوب فکری مواجه شده، جرئت و گستاخی ارائه ایده کشور مستقل پارسی زبان را ندارند.
خردورزی های پارسی زبانانه مجموعه تاملاتی است که برای رؤیای ملی پارسی زبانان می اندیشد.