قسمت یکم

رؤیایِ ملّیِ پارسی زبانان باختریان

نویسنده: دکتر م .باختریان

مردمانِ  (اقوام) پارسی زبان، برای قرار گرفتن در کنار یکدیگر بیش از هرچیز نیازمند رؤیایی مشترک هستند که می‌توان آن را «رؤیایِ ملّیِ پارسی زبانان باختریان» نام نهاد. هدف از باختریان جغرافیای سیاسی‌ای است که تمدن باختری / باکتریا در دوران پیش از اسلام در  آن بالیده و در دوران  ساسانیان و ورود اسلام نام نامی خراسان بر آن نشست و تمدن خراسانی مسلمانی را آفرید، امروزه نام جعلی “افغانستان” توسط ائتلاف استعمار – استبداد انگلیس -پشتون/افغان برآن  تحمیل شده است.

 رؤیای  ملی پارسی زبانان باختریان، رؤیایی است  که تمامی آرزوهای تحقق نیافتۀ آنها برای سرزمین شان در آن متبلور می‌شود. این رؤیا زمانی می تواند تحقق پیدا کند که زبان فارسی در آن محور همبستگی قرار گیرد و تک تک اقوام پارسی زبان را به هم پیوند دهد و برای آن ها رؤیا و آرمان به ارمغان بیآورد.

این رؤیا برای آنکه تنها رؤیای من، تو و او نباشد، بلکه رؤیای همۀ مردمانی باشد که در طول تاریخ با زبان فارسی زیسته اند، کتاب خوانده اند و نوشته اند و با این زبان زندگی خود را معنا بخشیده اند و زندگی روزمره خود را فردا کرده اند و به امروز رسیده اند، باید بر اشتراکات بنا شود و تکیه کند.

اقوام فارسی زبان مانند تاجیکان، هزاره ها، ایماق ها، عرب ها، ترکان فارسی گو، سادات و … ده ها اشتراک دارند، اما این زبان فارسی است که گرانیگاه اشتراک و همبستگی آن ها را تمثیل می کند و حافظه مشترک تاریخی برای آن ها شکل می دهد.

تفاوت‌های این اقوام مانند محل زیست، شکل چهره، هویت های محلی  اگرچه ارزشمند، زیبا و قابل احترام اند امّا اگر در مفهوم، نقطه‌ یا رؤیایی مشترک به وحدت نرسند، من، تو و او، ما نخواهیم شد و نمی‌توان بر اساس آنها آیندۀ جمعی زیبا در جغرافیای مستقل با سبک زندگی هم زیستی همکارانه  را رقم زد.

در اندیشه  نویسندگان “بیانیه حق تعیین سرنوشت پارسی زبانان باختریان” تصور گم‌شده،  همین رؤیایِ مشترک است؛ و گام اوّل رسیدن به آینده‌ای بهتر برای ما پارسی زبانان باختری از همه اقوام، مشخص کردن این رؤیا، سخن گفتن از نسبت شرایط کنونی سیاست  با آن، واکاویدن دلایل دوری ما از آن و آن‌گاه رسیدن به راهکارهایی برای تحقق آن رؤیاست. 

بیانیه راهبردی حق تعیین سرنوشت پارسی زبانان باختریان  پیشنهادی برای تفکر در باره رؤیایِ ملّی ما پارسی زبانان است. رؤیایی که حول آن تمامی تکثّرها و تفاوت‌‌های زیبای پارسی زبانان به وحدت تبدیل خواهد شد و همان اصل عرفانی ،،کثرت در وحدت،، عرفان پارسی را تحقق می بخشد.

تحقق «رویایِ ملّیِ پارسی زبانان» پیش از هر چیز نیازمند پاسخ‌گویی به پرسش های ستُرگ و بنیادین زیر است:

  • زبان پارسی  چیست؟
  • پارسی زبانان باختری کی ها هستند؟
  • وضعیت موجود پارسی زبانان چگونه است؟
  • این وضعیت نتیجۀ اثر چه عواملی تاریخی، جغرافیایی و … است؟
  • چگونه می‌توان برای آن طرح مطلوب ارائه کرد؟
  • دشمن اصلی که به میان آورنده این وضعیت می‌باشد، کی است؟
  • چگونه می توان این وضعیت را بهبود داد و به حق تعیین سرنوشت رسید  و سرنوشت ملت پارسی زبان را تعیین کرد؟

پاسخِ این پرسش‌‌ها هر چه باشد، برآیند پاسخ‌هایی است که از فرایند “خردورزی پارسی زبانانه” بر می آید. خردورزی چپ و راست توانایی پاسخگویی به این پرسش های ژرف این جغرافیا را ندارند.

نخستین گام برای رسیدن به “رؤیای ملی پارسی زبانان” عبور از و نه گفتن به “رؤیای ملی پشتو زبانان” است. در غیر آن ما زندانی آن رویاهای جعلی خواهیم ماند و نسل اندر نسل، برای تحقق آن رؤیا کار خواهیم کرد، چیزی که در ۱۵۰ سال اخیر تحقق یافته است.

خردورزی پارسی زبانانه مجموعه تاملاتی است که برای‌ رؤیای ملی پارسی زبانان می اندیشد.

2 thoughts on “خردورزی های پارسی زبانانه”
  1. درود و سلام! افغانستان کشوریست متشکل از اقوام مختلف تبعیض و برتر دانستن یک قوم از قوم دیگر راه حل نبوده و نیست، تداوم ما در وحدت ملی است که متشکل از تمام اقوام افغانستان است باید روحیه همدیگر پذیری را تقویت ببخشیم ورنه به پرتگاه میرویم به امید وحدت ملی

    1. درود بر شما،
      همانطور که در بیانیه چنبش حق تعیین سرنوشت ذکر شده است، ما خواهان حل عادلانه مساله ملی در افغانستان هستیم. مردم ما سالها دروغ وحدت ملی را باور کردند و به هیچ جایی نرسید این وحدت ملی تقلبی. حالا وقت آن رسیده است که مردم ما برای یک آینده روشن خود شان حق تعیین سرنوشت خود را داشته باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *