نوشته: دکتر رها آزاد

به یاد ۲۸ حوت/ اسفند ۱۳۹۳

[برای رسیدن به حق تعیین سرنوشت و به مناسبت هشتمین سالیاد درگذشت شهید راه عدالت و برابری جنسیتی، فرخنده جاودان]

شهادت فرخنده، شهید راه حق و عدالت  برای مبارزه با اتهامات و خرافات و مبارزه با مردسالاری و جهالت ناشی از آن به تنهایی و در اوج بی کسی در میان موجی از نادانی، وحشت، رذالت و پلیدی و در مواجهه با بدترین نوع شیطان،  انسان جاهل و قاتل افغانستانی به مثابه جرقه ای عمل کرد؛ جرقه ای که هر سال در همین تاریخ به یادمان می آورد که ما کی هستیم، در کجا زندگی می کنیم و با چه موجوداتی در اطرافمان احاطه شده ایم و اینکه چه باید کرد…

***

کسانی که دغدغه رسیدن به جامعه عاری از هرگونه ظلم و تبعیض های مختلف، به خصوص تبعیض جنسیتی را دارند، فراموش کردن ۲۸ حوت سال ۱۳۹۳ برای شان کاری بسا سخت و غیر ممکن است.

روزی که نقاب از صورت جامعه ای با اخلاق و احکام و رفتار فرسوده و سراسر وحشت برداشته شد و نشان داده شد که رفتار ظالمانه و ستمگرانه این جامعه در برابر زنان، آنقدر در اعماق وجودشان ریشه دوانیده که برای  پایداری در برابر افکار منسوخ و غیر انسانی شان حاضرند دست به هر نوع خشونتی حتی اگر تکه تکه کردن مستقیم یک دختر جوان بی دفاع باشد.

 شاید هیچ حادثه دیگری نمی توانست به این اندازه بازگوکننده شرح حال عقاید و افکار این جماعت مانده در عصر بربریت و جاهلیت باشد.

این واقعه بسیار هولناک و تاسف بار بیانگر ضعف و عقب ماندگی هایی در زمینه های اعتقادی و دینی، اخلاقی، همدیگر پذیری و احترام به نظریات دیگران می باشد.

ابن حادثه نشان دهنده جامعه ای شدیدا عوام زده ، پیرو و مقلد اندیشه های بسته که با کوچک ترین خدشه به احکام ظاهری عقاید و باورهای شان دست به هر نوع خشونتی می زنند، اما اگر در جنبه های واقعی زندگی به انسان و حیات او بزرگترین آسیب های جسمی و روانی وارد شود، گویی ارزش چندانی برای کوچکترین اقدام نظری و عملی ندارد.

پرسش این است که این گونه جامعه برآیند چگونه افکاری است و چه کسی یا گروهی  رهبری این جامعه را به عهده دارد؟

واقعیت این است که این جامعه برآیند روحانیتی  متشدد در احکام  با اخلاقی مستبدانه و زن ستیزانه است.

روحانیتی  که بدون در نظرداشت نوعيت یک عمل و سنجیدن شرایط و ضوابط ایجادکننده آن عمل و بدون درنظرداشت احکام صریح قرآنی و انسانی شروع به دادن احکامی غير الهی و غیر انسانی می کنند.

همچنان این جامعه برآمده از دولتی است  که سرش گرم عیش و نوش های پول های بادآورده بوده که مبادا باد آن ها را جایی دیگر ببرد و جیب هایشان خالی بماند.

***

حادثه فرخنده چرا رخ داد؟

حادثه شهادت جانگداز فرخنده در جامعه ای به وجود آمد  که دچار آسیب های ذیل بود( و است):

۱. توسعه نیافتگی فرهنگی

فرهنگ به عنوان راه مشترک زندگی، اندیشه و عمل انسان نیازمند بازنگری و به روزرسانی متناسب با شرایط زمانی و مکانی است‌.

 با گذر زمان، همان گونه که انسان ها شروع به رشد و تکامل در ابعاد وسیع زندگی مادی و معنوی خود می کنند، فرهنگ به عنوان یک مفهوم کلیدی و محوری در زندگی شان نیاز به توسعه و  تکامل دارد.

 وضعیت نابهنجار کشور در طول نزدیک به یکی و نیم قرن اخیر، نه تنها ما را از فرهنگ تقریبا هنجارین هویت این سرزمین دور کرد، بلکه با ملوث کردنش با آداب و رفتار نادرست و غیر انسانی و به خصوص زن ستیزانه زمینه عقب گرایی این مردم به طرف ضعف و عقب ماندگی در ابعاد فرهنگی را فراهم كرد..

۲. توسعه نیافتگی دینی

اگر دین را جزو فرهنگ یک کشور بدانیم و این نگاه مان به دین اولویت داشته باشد که چه بسا هیچ گریزی منطقی نسبت به این نوع نگاه هم وجود ندارد، مسلما با عقب ماندگی فرهنگی در یک کشور ما شاهد عقب ماندگی در احکام و حتی عقاید یگ گروه دین دار خواهیم بود.

دین به عنوان مجموعه باورهای اعتقادی و احکام و معاملاتی که تکمیل کننده آن است، به خصوص در بعد احکام آن شدیدا وابسته به شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی است. چیزی که می توان از آن به فرهنگ حاکم بر یک جامعه و یا یک سرزمین نام برد.

 تاریخ نشان داده است هر چه مردم  فرهنگ غنی تر و پربارتری داشته اند، به همان میزان احکام و عقاید برخاسته از آن جامعه، قوانینی الهی تر و انسانی تر را   بروز داده اند و به همان نسبت میزان ظلم و ستم های مختلف به خصوص تبعیضات جنسیتی کمرنگ تر بوده است و بالعکس.

در افغانستان با توجه به  توسعه نیافتگی شدید فرهنگی و عقب گرایی امروز رژیم حاکم، میزان مشروعیت و مقبولیت قوانین روز به روز در حال  کمرنگ شدن است.  به خصوص در احکام و فرامینی که مرتبط با زنان صادر می شود و اتفاقا برخاسته از فرهنگ و آداب و رسوم قبیله ای گروه حاکم است.

 ما شاهد انبوهی از قوانین کاملا غیرالهی و غیر انسانی هستیم. تا جایی که حتی اگر وجود زنان برای شان منفعتی نداشت، شاید تنها حق ممکن که همانا نفس کشیدن هست را هم از آنان سلب می کردند.

پس پیرو عقب ماندگی فرهنگی ما شاهد تاثیرات عمیق آن در نوع نگاه علما و عوام مردم در زمینه دین و مسائل مرتبط به آن به خصوص مسائل مربوط به زنان خواهیم بود.

ادامه دارد….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *